متن شبهه:
عایشه میفرماید : روزی پیغمبر به خانه ما آمد ،من در ننوی نشسته بودم و باد می خوردم مادرم مرا از ننو پایین آورد و صورتم را با آب شست آنگاه (مادرم ) مرا کشید و برد و چون به نزدیک در رسیدم مرا نگاه داشت تا کمی آرام شدم (دلهره و اضطراب ) آنگاه بدرون رفتم و پیغمبر خدا در اطاق ما بر تختی نشسته بود مردم و زنان برفتند و پیغمبر در خانه ام با من زفاف کرد من در آن وقت ٩سال داشتم .
برداشت از تاریخ طبری جلد ٤ ص ١٢٩١و ١٢٩٢.
پاسخ شبهه:
پاسخگویان شبهات شایعات سوالات...
ما را در سایت پاسخگویان شبهات شایعات سوالات دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : shayeaata بازدید : 170 تاريخ : پنجشنبه 18 شهريور 1395 ساعت: 14:36